light blue
جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۹ ق.ظ
...
همه ش اینجوری شروع شد
تصور بهتر از این می رفت
همونایی که هر بار خسته می شدم و ناامید با تصورش رو پا می امدم
نمی ذارم از توی چنگم دربیاد
تااخر عمر باید بمونه!
اما جور دیگه ای....
از اونا که مامان سر جانماز بخاطرش از خوشحالی خدا رو شکر می کنه
صدای بلندش موقع دعا کردن درست مثل صدای وحشتناک بلند تلویزیون
مثل موهات زیر روسری وقتی پنجره ی ماشین بازه
مثل ترش کردن بعد از خوردن خوشمزه ترین دوغ دنیا!
ولی کاش باشه...
- ۹۵/۰۵/۰۱