Asentra

legend of mermaid

چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ
خوب گوش کن هیرو
من دختر اخر خونوادم
شاید زیاد کتاب فلسفی نخونده باشم ولی پشت همه ی چیزای دروغینی که من این روزا رو ساخته خیلی فلسفی زندگی کردم 
امروز قراره برای چندمین بار سر یه امتحان نرم!
صبحمو با حموم شروع کردم...
و یه کمم زیر دوش دلم خواسته بمیرم!
روی تختم توی خوابگاه دراز کشیدم و موهام که هنوز نم دارن روی شونه م ریخته
....
منو پیدا کن هیرو...!
اون جایی که دلت خیلی گرفته بود و حسی از ته دلت بلندت کرد که به خودت سروسامون بدی
جاییه که من توی شبایی که خوابیدنو به فکر کردن ترجیح دادم
وقت بیدار شدنم توی سکوت و تاریکی
چیزی از نفرت قلبمو جدا کردم و جاش چیزی از بهترین لبخندای خدا رو برای تو آرزو کردم!
....
توی یه ظهر اگه دیدی یه دختر هندزفری توی گوششه و برای اولین بار دلش واقعا میخواد اروم راه بره
اگه دیدی تنهایی و چهارزانو روی نیمکت نشسته
اگه درست حدس بزنی میفهمی از موش و گربه می ترسه
....
اون دختر توی کافه که پیشنهاد دوستشو برای عکس گرفتن رد می کنه
چون از نگاه پسری که تنهایی نشسته روی صندلی روبرو متنفره....
....
اون دختری که هر چند دقیقه یک بار عینک افتابیشو از روی چشماش میذاره توی دستاش منم!
....
دیروز یه پارس مشکی زد به یه موتوری
و سپرش کاملا داغون شد
و موتوری کلاه روی سرش بود و چیزیش نشد و این یکی از تکراری ترین جمله هاییه ک موقع تصادف یه موتوری میشنویم 
و منم از یه خانوم رهگذر با مانتوی صورتی که احتمالا از خرید عید برگشته بود شنیدم
اون دختری ک چند ثانیه ی قبل از جلوی موتوری رد شد من بودم...
...
یه نفر دیشب داشت شونه های دوستشو محکم فشار میداد
بهش میگفت باید فرار کنیم
ما نمیتونیم کنار تروریستای ی کشور دیگه بمونیم
اون دختری که از شهید شدن فرار کرد من بودم هیرو
همونی که سندلاشو تو خونه ی پیرزنی ک بی دلیل نفرینش کرد جا گذاشت
همونی که گرسنه بود و گلوشو فشار دادن تا به هم بچسبه
بعد یه خیارو دوبار تا ته دهنش فرو بردن و دراوردن
اون دختر توی خواب من بودم هیرو...
...
من خیلی حالم بده...
تو بدون و خدا!!!
...
خیلی به این فکر میکنم که داری چیکار میکنی
یا حالت چطوره
گفتم شاید تو هم بخوای اینا رو درمورد من بدونی...
من دوست ندارم زودتر پیدات کنم!
منو با کسی اشتباه نگیر...
از پیدا شدنم ناامید نشو...
من منتظرت می مونم
و اونقدر بزرگ میشم و ارزوهامو تو زندگیم می کارم
که نتونی نبینی منو
  • ۹۴/۱۲/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی