Asentra

yellow glasses

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۹ ب.ظ
وقتی پشت درای بسته ی اشپزخونه مامانی مامانی می کرد دلم می خواست سرش داد بزنم
وقتی گریه می کرد که من تا حالا نمره در حد 10 11 نگرفتم دلم می خواست سرش داد بزنم
وقتی سندلامو با اجازه ی خودم پوشیده بود دلم می خواست سرش داد بزنم
نه به خاطر تن همیشه بلند صداش و خنده های مکررش به چیزایی که معمولا تعریف می کنه و هیچ کس بهشون نمی خنده
نه حتی بخاطر حس منفی احمقانه و بی دلیلم به ادمای زیادی لاغر که حتی لاک روی ناخوناشو برام بی جلا می کرد
به خاطر اعتماد به نفس بالاش و لوس بودن بیش از حدش
دلم می خواست سرش داد بزنم 
و مطمینم اگه اون لحظه ای که آب جوشو رو گاز ول کرده بودم و صداش می زدم تا با مسخره ترین لحنی که می تونستم ازش بپرسم : تو الان تازه ترم سه داری خودتو با دوران دبیرستانت مقایسه می کنی؟ بیشتر توی سوییت مونده بودم
سرش داد می زدم و بهش می گفتم اون نمره ها و سخت گیری ها و فشارایی که تو دانشگاهه به این دلیل بنظرم لازمه که آدمای مدعی و لوسی مثل اونو آدم کنه!
وقتی می گفت من تا حالا از پس همه ی سختیا براومدم و این اولین بار توی زندگیمه که شرایط رو من اثر گذاشته دلم می خواست سرش داد بزنم و بفهمم آدم لوسی مثل اون دقیقا چه سختی ای تو زندگیش کشیده که از پس همه ش براومده؟
همه ی حرفاش کافیه تا ثابت کنه هیچ درد لعنتی ای روی زندگی احمقانه ش چنبره نزده
و همه ی مشکلات زندگیش که از پسشون براومده احتمالا در حد ریختن چایی روی دفتر و کتابش بوده
و پاک کردن آب بینیش وقتی سعی می کرده با اتو و بخاری خشکشون بکنه!

یه سالن مطالعه با چند تا برگه ی کاهی و کلوچه کافیه تا من اونو با کس دیگه ای تنها بذارم
و همون لبخند مصممی باشم که منتظره یه روزی اونو تو لباس موفق ترین مهندسا ببینه
روزی که اون فهمیده تمام بزرگی ها و موفقیتاش تو از پس سختیا براومدن رو مدیون نرسیدنا و زمین خوردنای امروزشه
روزی که فهمیده اتفاقای بزرگ هیچ وقت نمی تونن به دست ادمایی اتفاق بیفتن که همیشه زندگی مورد انتظار و مورد رضایتشون بوده
و اون که هنوز نمرات ثبت نشده , خودشو جزو هفده نفر پاس نشده ی کلاس می بینه و مغزمونو با تعریف از موفقیتای موهوم گذشته ش می خوره
به استادای بی شعور امروزش احتیاج داره تا در اینده یکی از اونا نباشه!!!!!!
  • ۹۴/۱۰/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی